آشنایی با تحلیل تکنیکال
امروزه سرمایه گذاری در بازارهای معاملاتی مانند بورس، طلا،ارز و… در بین مردم جهان طرفداران زیادی پیدا کرده است. در کشور ما نیز به خاطر نوسانات زیاد در بازارهای مالی مردم به دنبال حفظ ارزش پول خود و سود بردن از این جریان هستند . اما سرمایه گذاری در بورس یا هر بازار مالی دیگری نیاز به مهارتهای خاص خود دارد. از جمله پر کاربردترین این ابزارها تحلیل پایه و تحلیل تکنیکال میباشد. تحلیل تکنیکال به خاطر سرعت عمل در تجزیه و تحلیل سهام، عرض یا هر کالایی در بین تحلیلگران بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالیروشی برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته همچون قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات و … است. این روش در تمام بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت میکنند کاربرد دارد، بازارهای همچون ارزهای خارجی، بورس اوراق بهادار و بازار طلا، فلزات گران بها و مسکن را با استفاده از این روش میتوان تحلیل کرد. تحلیلگران تکنیکال بر خلاف تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، آنها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتار آتی قیمت را پیش بینی میکند.
پایه و اساس تحلیل تکنیکال
ابتدا شخصی به نام داو نظریهای را در قرن بیستم میلادی مطرح کرد که در سالهای بعد باعث به وجود آمدن تحلیلی به عنوان تحلیل تکنیکال شد.تئوری داو نظریهای را بنیان گذاری کرد که بعدها به عنوان تحلیل تکنیکال نوین شناخته شد. از نوشتههای به جا مانده از داو مشخص است که سه قضیه از نظر آن بسیار مهم بوده است.
1- نوسان قیمت بیانگر همه چیز است.
از آنجا که هر عاملی حال چه سیاسی، چه اقتصادی، اجتماعی و یا…بر قیمت سهام موثر است در نمودار مشخص میشود. هر تغییر قیمتی با یک محرک خارجی همراه بوده و از این جهت بررسی دقیق و تحلیل این موارد بسیار حائز اهمیت است. با استناد به این دلایل میتوان گفت که تحلیل نمودار قیمتهای گذشته به ما امکان پیش بینی آن در آینده را میدهد. از این دلیل به عنوان مهمترین اصل تحلیل تکنیکال نیز نام برده میشود.
در تحلیل پایهای به اینکه چرا این اتفاق برای سهم افتاده است توجه میشود درست برعکس تحلیل تکنیکال زیرا در این تحلیل، تحلیلگر به نمودارها دقت میکند و به چرایی عوامل تاثیرگذار بر سهم توجه ندارد و به دنبال پیدا کردن روند برای پیش بینی حرکت سهم است.
2- تکرار تاریخ
تحلیل تکنیکال رابطه مستقیمیبا روانشناسی انسان دارد.حالات روانشناسی بازار را توسط الگوهای گرافیکی در نمودارها نمایش داد. این الگوهای قیمت در صد سال گذشته تقسیم بندی شده است. همچنین میتوان روند بازار را تشخیص داد.
3- حرکت قیمت در یک روند جابجا میشود.
این قضیه شاکله همه متدهای
تحلیل تکنیکال
را شکل میدهد و در زمانیکه حرکت قیمت با روند بازار همجهت باشد امکان پیش بینی به وجود میآید. در اینصورت دو حالت پیش میآید؛
احتمال ادامه روند فعلی بسیار زیاد است و قیمت به قبل باز نخواهد گشت، مگر بخاطر برخی از بی نظمیها در بازار .
در صورتی که روندی مخالف روند فعلی شکل بگیرد روند قبلی تغییر میکند. یعنی زمانیکه روندی نزولی است. این روند ادامه پیدا خواهد کرد مگر روندی مخالف آن شروع به شکل گیری کند.
تعریف روش تکنیکال
به تحلیلی که با کمک شکل و نمودار انجام گیرد و با آن بتوان حرکت سهام در آینده را با نگاه به گذشته سهم پیش بینی کرد تحلیل تکنیکال میگویند.
امکان استفاده از تحلیل تکنیکال برای سهام، شاخص یا کالا و غیره وجوددارد. ریاضیات در این تحلیل بسیار دخیل است در چارت و اندیکاتور (شاخص) نمایان میشود.
اعتقاد یک تحلیل گر تکنیکال براین است که در سابقه قیمت هر سهام همه اطلاعات آن وجود دارد و میتوان روند حرکت قیمت آن را درآینده پیش بینی کرد. سرعت تحلیل تکنیکال بسیار بالا است و شما درقیاس با تحلیل پایه در زمان کمتر،تعداد سهام بیشتری را میتوانید تحلیل کنید.
همچنین بخوانید : کد بورسی؛ سوالات و هرچه که باید بیشتر بدانید!
تحلیل تکنیکال برخلاف تحلیل پایه میتواند توسط هر فردی صورت بگیرد و دانش زیادی در زمینههای سیاسی و اقتصادی لازم ندارد. این روش تحلیل بسیار در بین تحلیل گران طرفدار دارد به طوریکه تحلیلگران در همه جای دنیا با کمک آن سود بدست میآورند. یکی از دلایل محبوبیت تحلیل تکنیکال سرعت آن در تحلیل میباشد.
قابلیتهای تحلیل تکنیکال
تمرکز روی قیمت: یکی از تفاوتهای مهم در تحلیل تکنیکال سرعت در پیش بینی است و این بخاطر متمرکز بودن تحلیلگران تکنیکال روی قیمت است. این تمرکز به تحلیلگر این قدرت را میدهد که سهام یا ارز مورد نظر را در 6 ماه آینده پیش بینی کند. تحلیل گران بایستی بازار را به دقت رصد کنند و به دنبال نشانههای تغییر روند باشند این نشانهها میتوانند کمک کنند تا زمان جهش سهام و ارز یا سکه را بفهمند.
1- از این نشانهها میتوان به افزایش تقاضا برای خرید اشاره کرد که علامتی از سمت بازار برای تغییر مثبت آن میباشد. همچنین زمانیکه افزایش عرضه دیده میشود علامتی است به معنی کاهش قیمت آن سهم. همین توجه و تشخیص تفاوتها بین این دوحالت میتواند معاملات یک سرمایه گذار تکنیکال را از معاملات دیگر سرمایه گذاران بسیار متفاوت کند.
2- قابلیت استفاده در تمامینمودارها:در همه بازارهای معاملاتی معامله گران و تحلیلگران به دنبال استراتژیهای مفید تر هستند تا از آن برای پیش بینی بهتر در زمان سریع تر بهره ببرند. با تحلیل تکنیکال میتوان نمودارها و چارتهای موجود در هر بازاری را بررسی و تحلیل کرد. یک تحلیلگر تکنیکال میتواند از استراتژی خود در تمام بازارها و روی تمام چارتها استفاده کند. در مقابل تحلیلگران پایه که باید تحلیل خود را بر صورتهای مالی که ممکن است کثرت داشته باشند، انجام بدهند، تحلیل تکنیکال بر نمودارها تمرکز دارد که این خود مزیت بزرگی است.
بررسی صورتهای مالی، گزارشهای ماهانه، سالانه، تجزیه و تحلیل اعداد و ارقام حسابداری شرکت، رصد و دنبال کردن اخبار روز سیاسی، اقتصادی و … میتوانند زمان بسیار زیادی را از تحلیلگران خواهد گرفت و تحلیل تکنیکال راه سریعتری را برای سرمایه گذاران فراهم کرده است.
3- پیشینه قیمت بصورت تصویری:نمودار یک شکل و نمایش تصویری از روند قیمت در محدوده زمانی مشخص است.این نمودارها حتی برای تحلیلگران پایه نیز سودمند است زیرا اطلاعات زیادی را به آسانی و در زمان کم بدست میآورند. دستیابی به این اطلاعات با نگاه کردن به یک نمودار در مقایسه با جدولی از اعداد بسیار آسانتر است. نمودار بسیار خواناتر و گویاتر از یک جدول اعداد است.
4- حمایت / مقاومت:درجه حمایت و مقاومت بر اساس دورههای تراکم مشخص میشود . منظور از دوره تراکم محدوده قیمتی که قیمت تغییر میکند است. اگر قیمت از این محدوده عبور کند به این معنی است که تغییری در عرضه و تقاضا به وجود امده است و یکی بر دیگری پیروز شده و غلبه کرده است.
5- تشخیص زمان خرید به سهولت:تحلیل تکنیکال در تشخیص زمان خرید کمک زیادی میکند. روش بنیادی برای شناسایی سهام مناسب برای خرید و تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان خرید مناسب است. زمان مناسب خرید، نقش مهمیدر عملکرد تحلیلگر دارد. تحلیل تکنیکال میتواند در تشخیص تقاضا یا عرضه و همچنین زمان خروج از بازار موثر واقع شود. خروج از بازار در نرخهایی بالاتر از عرضه و یا خرید در نرخهایی در نزدیکی نرخهای تقاضا بازده را بهبود میبخشد .
سابقه تاریخی قیمت یک سهم مهم میباشد، زیرا اگر شما سهمیرا در دو سال گذشته به عنوان یک سهم عالی تشخیص داده اید ولی روند ثابت بود نشان میدهد بازار سهام مخالف نظر شما را دارد. سهمیکه به اندازه زیاد رشد کرده باید منتظر عقبگرد آن سهم بود. یا اگر سهمیبیش از حد مورد انتظار افت داشته شاید این ارزش را داشته باشد که آن را بخرید و توقع روند رو به رشدش را داشته باشید.
همچنین بخوانید : الگوی کف دوقلو
چه اطلاعاتی از نمودار بدست میآوریم؟
یک نمودار بر حسب اینکه در تحلیل تکنیکال چه قدر مهارت پیدا کرده اید میتواند اطلاعات زیادی در اختیار تحلیلگر قرار دهد. از قبیل اطلاعاتی که میتوان بدست آورد؛ واکنشهای قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و مبلغ معاملات گذشته، وضعیت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار میباشد.
عیبهای تحلیل تکنیکال
1- سلایق یک تحلیلگر تکنیکال بر تصمیم گیری آن تاثیر زیادی دارد: همانند تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال ذهنی بوده و علایق شخصی تحلیل گر در آنالیز تاثیر گذار میباشد. در نظر داشتن این مطلب در هنگام بررسی یک نمودار مهم است . اگر تحلیل گر تعصب خاصی روی سهمیداشته باشد تمام تحلیل وی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و همچنین چنانچه نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالا انتظار روند نزولی خواهد بود.
2- نمیتوان سهام تازه وارد را ارزشگذاری کرد: از جمله نقاط ضعف تحلیل تکنیکالمیتوان به دشواری در جمع آوری اطلاعات برای نرم فزار جهت استفاده از نمودارهای قیمت اشاره کرد. همچنین تحلیل تکنیکال در بررسی سهام تازه عرضه شده ناتوان است.
3- پشیمان شدن سرمایه گذاران و بازار: تمامیالگوها و علایم خرید و فروش با تحلیل تکنیکال همیشه درست از آب در نمیآید .قوانین تکنیکال همیشه صدق نمیکنند و میتواند تحت تاثیر پارامترهایی مثل حجم و ارزش معاملات نیز قرار بگیرد. یک نمودار میانگین 50 روزه ممکن است برای تشخیص نقاط حمایت / مقاومت شرکت بانک پاسارگاد بسیار خوب کار کند ولی نمودار میانگین 70 روزه برای سهم بانک کشاورزی ممکن است بهتر کار کند. اینکه خیلی از مبانی تحلیل تکنیکال کلیت دارند درست است. سهام هر شرکت خصوصیات و مشخصات خاص خود را داراست. ممکن است این قانون برای یک سهم کار نکند ولی برای دیگری موثر باشد .
4- امکان تفاسیر مختلف: با اینکه اصول و قواعدی وجود دارد اما ممکن است دو تحلیلگر تکنیکال دو تحلیل متفاوت از یک سهم در یک زمان داشته باشند که این نیز خود از همان علایق نشات میگیرد.
در حالیکه این میتواند نا امیدکننده به نظر برسد، تحلیل تکنیکال بیشتر شبیه هنر است تا علم. اینکه نیمه پر یا خالی لیوان را ببینیم بستگی به نظر بیننده دارد.
4 تفاوت تحلیل تکنیکال باتحلیل بنیادی
تفاوتهای زیادی بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی(پایه) وجود دارد که در زیر به چهار مورد از مهمترین تفاوتهای آنها اشاره میکنیم.
1. در روش بنیادی هدف شناسایی موارد اثر گذار بر ارزش ذاتی فعلی و آینده سهام با تاکید بر گزارش و صورتهای مالی، بنیادهای اقتصادی و عوامل درون شرکتی است. در تحلیل تکنیکال هدف بررسی موارد تاثیر گذار بر قیمت با توجه به اشتیاق بازار میباشد.
2. روش بنیادی به بررسی مطلوبیت یک سهم میپردازد ولی تحلیل تکنیکال مقبولیت یک سهم را میسنجد.
3. روش بنیادی قادر به ارزش گذاری بر سهام شرکت تازه وارد نیز میباشد، اما تحلیل تکنیکال در تحلیل شرکتهای تازه وارد ناتوان است. به طور مثال شرکتهای عرضه اولی در بورس اوراق بهادار.
4. تحلیل بنیادی قدرت و توان یک شرکت را جهت افزایش ارزش بررسی میکند، تحلیل تکنیکال زمان ورود و خروج به سهم را تعیین میکند.
• فایلهای مرتبط
چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزید؟(۲۰ صفحه)
کاربرد عملی تحلیل تکنیکال در بازار(۱۷۰ صفحه)
مشکلات تحلیل تکنیکال و روشھای تسلط بر آنھا(۱۲ صفحه)
اصول اولیه تحلیل تکنیکال(۱۰ صفحه)
تحلیل تکنیکال(۲۴ صفحه)
تحلیل تکنیکال نقاشی نیست!(۶ صفحه)
نگاهی نو به علم تکنیکال(۲ صفحه)
آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته(۲۳۵ صفحه)
مطالب مرتبط :
-
مقدمات تحلیل تکنیکال؛ که لازم است بدانیم
۱۳۹۸/۱۲/۱۱ -
استراتژیهای معاملاتی
۱۳۹۷/۰۷/۰۹ -
الگوهای ادامه دهنده روند
۱۳۹۷/۰۷/۰۶ -
الگوهای ترکیبی سه شمعی
۱۳۹۷/۰۷/۰۴ -
الگوهای ترکیبی دو شمعی
۱۳۹۷/۰۷/۰۳